در سالهای اخیر حقوق جزا دستخوش التهابات و بحرانهای گوناگونی شده و نادیده انگاشتن شکست سنگین مجازاتها در برخورد با بزه و بزهکاران و شدت روزافزون جرایم و عدم توانایی در مهار مجرمیت نشان از چشم بسته دارد. اما آیا میتوان به راستی حقوق جزا را از کار افتاده، شکسته بال و پر و خالی از نفع و اثر دانست؟ تردیدی وجود ندارد که حقوق جزا نه باید و نه میتواند به شکل ایستا در قالب سنتی خود به نظاره بنشیند و چشم بر تحولات اندیشهها، خلاقیت اذهان و گسترش دائمی علوم در قلمرو شناخت بشر ...