تعاریف ارتباطات: در فرهنگ لغات وبستر،Communication، عمل بخشیدن ، انتقال دادن، آگاه ساختن، مکالمه و مراوده داشتن استفاده شده است. فرهنگ فارسی معین : ربط دادن ، بستن ، بر بستن ، بسان چیزی با چیز دیگر ، بستگی ، پیوند، پیوستگی و رابطه فرهنگ آریانپور برای Communication : ارتباط، خطوط و وسایل ارتباطی، مبادله، اطلاعیه، نقل و انتقال، مراوده، اخبار، مکاتبه، سرایت، راه، ابلاغ تعاریف مختلف برای ارتباط: جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران. ارسطو فرآیندی که ق ...